خانه بانوان اشراق

خانه بانوان اشراق

خدایا، از تو می‌خواهیم که به سبب دانش بی‌حدّ خود، برای ما خیر و نیکی را برگزینی...

به ما الهام کن که آنچه را نیک و درست است، بدانیم و عمل کنیم،
و این را وسیله‌ای قرار ده تا به آنچه برایمان مقدّر فرموده‌ای خشنود شویم،
و به حکمی که در حقّ ما کرده‌ای گردن نهیم.

پس پریشانیِ دو دل بودن را از قلب ما بزدای
و ما را به یقینی همانند یقین بندگان مخلص خود یاری نمای،..

آنچه را قسمتمان کرده‌ای و برای ما ناخوشایند است، محبوب ما گردان،

و آن حکم تو را که دشوار می‌پنداریم، آسان ساز،
و در دل ما انداز که در برابر آنچه در حقّ ما خواسته‌ای، تسلیم تو باشیم،
و نخواهیم که آنچه به تأخیر انداخته‌ای، پیش افتد،
و آنچه پیش انداخته‌ای، به تأخیر افتد،
و آنچه را محبوب توست، ناپسند داریم،
و آنچه را خوش نمی‌داری، اختیار کنیم.


فرازهایی از دعای (33)صحیفه سجادیه- نیایش امام سجاد در طلب خیر
--------------------------------------------------------------


آدرس خانه ی بانوان اشراق

خیابان فاطمی، روبروی درب اصلی هتل لاله خیابان باباطاهر، کوچه سهند شرقی، پلاک 26

شماره تماس:
021-88391385

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

این پیام یک پیام تبلیغ یا تحلیل سیاسی نیست. این متن قرار بود بسیار ساده، شما را به جلسه دوم از جلسات سبک زندگی خانه بانوان اشراق دعوت کند اما حتی این متن هم نمی‌تواند چشم‌َش را بر روی آنچه در جمعه هفتم اسفند رخ داد ببندد. تهرانِ این روزها تهران عجیبی شده است. اصول‌گرایان چه بپذیرند چه نپذیرند در تهران شکست خورده‌اند. شاید در میان انبوه تحلیل‌هایی که از کانال‌ها و گروه‌های مختلف برای شما هم سرازیر شده تحلیل یامین‌پور را خوانده باشید:

 

«اصولگرایان در تهران شکست خوردند؛ به طور مطلق. ولی این شکست بیش از آنکه سیاسی باشد فرهنگی و تمدنی است. تهران شهری است با انبوهی از جمعیت متعلق به طبقه متوسط جدید شهری، پیچیده در سبک زندگی شبه مدرن با مطالبات شبه روشنفکرانه. چه بر مبنای مفهوم «طبقه و قشر» تحلیل کنیم و چه مبتنی بر مفهوم «سبک زندگی»، آنچه روشن است اینکه رای بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزش های غربگرایانه است.... اصلاح طلبی برای آنها نه یک گرایش سیاسی که مجموعه‌ای از نشانه‌ها و معانی فرهنگ نوگرایانه و مدرن است»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۹
خانه بانوان اشراق

حتماً این خبر را شنیده‌اید: «‌براساس گزارش گمرک، در چهار ماه نخست امسال، چهارده دستگاه خودرو پورشه به ارزش 858 هزار و 445 دلار از امارات متحده عربی وارد کشور شده است.»

 

 تا به حال دقت کرده‌اید که چرا هر از چند گاهی تعداد دقیق واردات نوع خاصی از یک خودرو در خبرگزاری‌های رسمی اعلام می‌شود؟ آیا می‌دانید بعضی کارخانه‌های خودروسازی از تولید انبوه محصولات‌شان خودداری می‌کنند؟ و آیا می‌دانید بعضی دیگر از کارخانه‌های خودروسازی برای‌ مشتری‌های خاصشان تنها یک نمونه منحصر به فرد تولید می‌کنند؟

 

به نظر شما اگر به جای واردات 14 خودرو پورشه، یک میلیون و 14 خودرو وارد می شد، یا به نظر شما اگر اصلاً وارداتی درکار نبود و شعار کارخانه ایران خودرو خودمان می‌شد «هر ایرانی، یک پورشه!» باز هم آن خبر رسانه‌ای شده بود؟

 

گمان می‌کنید دلیل این انحصار در تولید چیست؟ مگر نه اینکه عرضه بیشتر مساوی است با سود بیشتر؟! پس چرا این خوردروسازان تولید انبوه نمی‌کنند تا هزینه‌هایشان کم، و در نتیجه فروش‌شان بالا رود؟ چه می‌شود مگر همه اقشار جامعه بتوانند چنین خودرویی سوار شوند و بعضاً با حسرت به پورشه‌سواران نگاه نکنند؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۱۲
خانه بانوان اشراق


این سوالات مقدمه‌ای برای ورود به حوزه سبک زندگی است. ما می‌خواهیم برای آغاز، کتاب لایف استایل را با هم بخوانیم و همراه با این کتاب بدون ورود عمیق تحلیلی به مسائل و تنها از طریق تفسیر ظاهر پدیده‌های ملموس به باطن آنها برسیم و موقف خودمان را در نسبت با غرب، در نسبت با مسلمانان و در نهایت در نسبت با اسلام، بهتر درک کنیم. برنامه ما برای جمع‌خوانی کتاب اینگونه است که در سه جلسه این کتاب را بین خودمان به مباحثه می‌گذاریم و در جلسه‌ای دیگر از نویسندگان کتاب دعوت می‌کنیم تا سوالاتمان را از ایشان بپرسیم و نقد و نظرها را بشنویم.


کتاب لایف استایل از مجموعه کتب «زندگی بدون سبک» انتشارات امیرکبیر است که به نحوی مدخلی برای ورود به کتب دیگر این مجموعه می‌باشد. و همانند تمام کتاب‌های این مجموعه، در چهار فصل تنظیم شده است. فصل نخست که «طرح مسئله» نام دارد، چگونگی تولد لایف‌استایل را شرح می‌دهد. جلسه اول را با این فصل آغاز می‌کنیم و جلسه دوم به فصل دوم  می‌پردازیم که «زمینه لایف‌استایل» نام دارد و زمینه‌های تاریخی این وضعیت را حتی در تمدن غربی تبیین می‌کند. فصل سوم کتاب، تبیین «زمانه لایف‌استایل» را محور مباحث قرار داده است. در این فصل، تمایز میان لایف استایل و سبک زندگی معلوم می‌شود و دلیل مصرفی خواندن جامعه مصرفی در زمانه لایف‌استایل روشن شده و وضعیت فرهنگ، صنعت، نظام پولی و بانکی، تکنولوژی، ورزش و پزشکی این جامعه بررسی گردیده است. در فصل چهارم این کتاب نیز تلاش شده است نسبت میان انقلاب اسلامی ایران و لایف‌استایل مشخص شود. که ما دو فصل اخیر را محل بحث جلسه سوم گذاشته‌ایم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۱۹
خانه بانوان اشراق


تا حالا توجه کرده‌اید که ما ایرانیها چقدر با شهرهایمان مشکل داریم؟ ما نه در شهرهایمان احساس آرامش می‌کنیم نه در آنها سلامت جسممان تامین می‌شود، نه میتوانیم به خوبی در شهر‌هایمان درس بخوانیم و زندگی کنیم و نه حتی می‌توانیم در آنها یک نفس راحت بکشیم و راحت نفس بکشیم. ما حتی جای کافی و مناسب برای زندگی کردن هم نداریم. خیابان‌هایمان همیشه شلوغ هستند و ترافیک خوراک هر روزمان است، خانه‌هایمان هم چه بزرگ باشند و چه کوچک آرامشی که لازم است را به ما نمی‌دهند. اصلا دقت کرده‌اید ما هم هیچ تعلق خاطری به خانه‌هایمان نداریم؟ راحت آنها را می‌فروشیم و می‌رویم جای دیگری زندگی می‌کنیم، یا خرابشان می‌کنیم و یک برج یا ساختمان چند طبقه جایشان می‌سازیم. وضع خانواده‌هایمان هم همینگونه است؛ به سختی خانواده‌ تشکیل می‌دهیم و به آسانی متلاشیش می‌کنیم. ما حتی از دانشگاه‌ها و مدرسه‌هایمان هم ناراضی هستیم احساس می‌کنیم دانشگاه نمازخوان‌ها را بی نماز می‌کند و وطن‌پرست‌ها را بی وطن! ما حتی از پزشکی و صنعت و وضع اقتصادمان هم شکایت داریم؛ داروهایی که پزشکی برایمان تجویز می‌کند یا گران است یا خوبمان نمی‌کند؛ خودروی ملی داریم اما همین خودروی ملی بلای جانمان شده است و دوست داریم خودروی خارجی سوار شویم؛ بازاری‌هایمان مسلمان و مؤمنند اما گفته می‌شود اقتصادمان ربوی است. حتی ثروتمند شدن و فقیر شدنمان هم نسبتی با میزان کارکردن افراد ندارد، انگار شبیه به یک معجزه یا یک فاجعه است! یک بازیکن فوتبال یا یک بازیگر سینما می‌تواند چند ساله میلیاردر شود اما یک استاد دانشگاه همیشه هشتش گروی نه‌اش است! بعد هم انتظار داریم جنبش نرم‌افزاری صورت بگیرد و قطب علمی منطقه شویم و ... .

 

مجموعه این مشکلات و مشکلات بسیار دیگر‌ی که گریبان هر کدام از ما را گرفته، به سبک زندگی‌مان مربوط است. اما سبک زندگی چیست؟ اکنون سبک زندگی ما ایرانیان مسلمان چگونه است و چه تفاوتی با سبک زندگی یک ملحد آمریکایی دارد؟ ما چه سبک زندگیی باید داشته باشیم تا مشکلاتمان کمتر شود؟ مگر سبک زندگی همان سامان کلی و تمدنی نیست که از دین انتظارش را داریم؟ مگر انقلاب اسلامی قرار نیست افق جدیدی را در ساحت تفکری و تمدنی پیش روی ما بگشاید؟

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۸
خانه بانوان اشراق


روزها از پی هم می آیند و می روند..... آری خیلی زود دیر می شود هر صبح بر آشفته تر از اضطراب کار روزانه بر می خیزیم و چنان در روزمره گی هایمان غرق می شویم که آمدن شبی دیگر از عمرمان را حس نمی کنیم گاه چنان به تلاش و تکاپو مشغولیم که هدف را از یاد می بریم مقصد را فراموش می کنیم ، اصلاً یادمان می رود کی آمده ایم؟ راه را چگونه آغاز کرده ایم؟ اصلاً راه کدام است و بی راه کدام؟ و در پایان به کجا می رسیم. زمان آنقدر شتابان می رود که ما را هم در شتاب زدگی خود غرق می کند....

آری ما به شناور بودن در زمان عادت کرده ایم. تنها راه چاره در این برهوت لم یزرع خلوت است و بس خلوتی از جنس راز و نیاز ، از جنس توسل ،اصلاً این خاصیت خلوت با اهل بیت (ع) است. احوالاتت را دگرگون می کنند، بی تابت می کنند، آرامت می کنند، قرارت می دهند، بزرگت می کنند. هر جا که باشی ، هر کس که باشی محتاج می شوی، محتاج دریای کرامتشان. در خانه ی بانوان اشراق برآن شدیم تا با همه ی کوچکی مان، علم هیئت را بلند کنیم تا هر قدمی که برمیداریم ذیل این پرچم باشد. ذیل عنایات سیده النساء العالمین بانوی آب و آیینه حضرت فاطمه (س) معتقدیم هیئت همدلی و صمیمیت می آورد، انس می آورد. در هیئت دست خیلی ها را می گیرند و از غرقاب زمان بیرون می کشند تا لحظه ای مکث کنند، تا لحظه ای بیاسایند ، نگاهی بیندازند به آغاز به راه ، به مقصد و با این نگاه چقدر تلاششان معنا میگیردو راستی می یابد. خستگی شان چه راحت تکانده می شود. در طلب و امید این نگاه نورانی دست گرم شما را در دست خواهیم گرفت . ربنا هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۰۳
خانه بانوان اشراق

مادر مومن و متعهد ، امروز به طرز روح فرسایی دغدغه مند است. دغدغه ی رشد اخلاقی ،اجتماعی و علمی فرزندش را دارد و خلاقیت و سلامت روانی و جسمی او هم برایش مهم است می داند که در موقعیتی تاریخی است و می تواند زمینه ساز تحولی تاریخی باشد، اما راه پیش رو تاریک و مبهم است. روایات حوزه ی تربیت حداقلی است و عموماً ناظر به مسائل کلان تربیت است . تلاش برای فهم و عمل به احادیث نیز گهگاه تناقض آمیز و دور از دسترس فهم به نظر می رسد. تلاش مادر او را از یک کار سهل انگارانه و ساده لوحانه منع می کند، اما شاید نتواند راه حلی نهایی بیابد . کمبود همه چیز از کتاب و نرم افزار تا مربی و مشاور کودک و وجود کارهای کلیشه ای و بدون خلاقیت هنری و فاقد جذابیت مزید بر شرایط پیشین است .نبود مرکزی مستقل جهت جمع آوری کارهای انجام شده و عدم اطلاع مادران از کتاب های حداقلی موجود در امر تربیت از دیگر معضلات است .بچه ها به طور عمومی تنها هستند و نیاز به بازی و تعامل با همسالان دارند . از طرفی دغدغه ی حضور اجتماعی زن وجود دارد که مسئولیت همسری و مادری ، فراغتی برای پرداختن به آن باقی نمی گذارد و او را ناگزیر به انتخاب بین این دو و نهایت کمرنگ شدن آن دیگری می کند. همه ی این ها این مدل اتاق کودک را به عنوان الگوی جمع در نظر ما می آورد. تجربه مکانی که در آن مادر و کودک در کنار هم و بدون جدا شدن کودک از آغوش گرم مادر در فضای صمیمی مثل یک خانه حضور داشته باشند و فراغتی حاصل شود برای مادری متعهد تا اینکه بتواند خود را مرور کند چه کنم ؟کجا هستم ؟ چه باید بکنم که روزمره نباشم و فرزندم نیز همچو من؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۴۴
خانه بانوان اشراق